جدول جو
جدول جو

معنی علی آباد لوچ - جستجوی لغت در جدول جو

علی آباد لوچ(عَ دِ لو لَ)
دهی است از دهستان ییلاق بخش قروۀ شهرستان سنندج واقع در 39 هزارگزی شمال باختری قروه و 6 هزارگزی باختر پای تمر. ناحیه ای است جلگه و سردسیر، و دارای 150 تن سکنه. آب آن از چشمه و قنات تأمین میشود. محصول آن غلات و لبنیات و قلمستان است. اهالی به زراعت و گله داری اشتغال دارند، وصنایع دستی زنان بافتن قالیچه و گلیم و جاجیم است. راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(عَ دِ یَ)
دهی است جزء بخش جعفرآباد شهرستان ساوه. ناحیه ایست جلگه و دارای آب و هوای معتدل، و 259 تن سکنه. آب آن از قنات تأمین میشود. محصول آن غلات، پنبه، و میوه های باغ و انار است. اهالی به زراعت و گله داری اشتغال دارند، و صنایع دستی آنان پلاس بافی است. راه آن مالرو است و یک هزارگز با راه شوسه فاصله دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
(عَ دِ سَ)
دهی است از بخش ارکواز شهرستان ایلام واقع در 38 هزارگزی جنوب خاوری قلعه دره و در کنار راه مالرو امام زاده نصرالدین. ناحیه ای است کوهستانی و دارای آب و هوای معتدل، و 170 تن سکنه. آب آن از چشمه تأمین میشود. محصول آن غلات و لبنیات است. اهالی به زراعت و گله داری اشتغال دارند. ساکنان این ده چادرنشین هستند و در زمستان به گرمسیر میروند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(عَ دِ عَ)
دهی است کوچک از دهستان مشهد اردهار بخش قمصر شهرستان کاشان واقع در 58 هزارگزی شمال قمصر و در سر راه شوسۀ کاشان به مشهد اردهار. دارای 25 تن سکنه است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(عَ دِ)
دهی است از دهستان قصبۀ بخش حومه شهرستان سبزوار واقع در 12 هزارگزی جنوب باختری سبزوار و در سر راه شوسۀ عمومی مشهد. ناحیه ای است جلگه و دارای آب و هوای معتدل، و 505 تن سکنه. آب آن از قنات تأمین میشود. محصول آن غلات، زیره، پنبه و بنشن است. اهالی به زراعت اشتغال دارند، و صنایع دستی آنان کرباس بافی است. راه آن اتومبیل رو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(عَ دِ)
دهی است از دهستان شهاباد بخش حومه شهرستان بیرجند واقع در 9هزارگزی جنوب خاوری بیرجند. ناحیه ای است جلگه و گرمسیر، و دارای 359 تن سکنه. آب آن از قنات تأمین میشود. محصول آن غلات، میوه های باغ، سبزی و پنبه است. اهالی به زراعت اشتغال دارند، و صنایع دستی آنان کرباس بافی است. راه آن اتومبیل رو است. آب این ده را با لوله بشهر آورده اند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(عَ)
دهی است از دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان لار واقع در 36 هزارگزی خاور لار و در دامنۀ جنوبی کوه کهنه زرد. ناحیه ایست گرمسیر و مالاریایی. سکنۀ آن 203 تن است. آب آن از قنات و چاه تأمین می شود. محصول آن غلات و خرما و صیفی است. اهالی به زراعت اشتغال دارند. راه آن فرعی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7). و نیز رجوع به فارسنامۀ ناصری ص 291، بلوکات فارس، بلوک لارستان، ناحیۀ مضافات لار شود
لغت نامه دهخدا